فال حافظ روزانه سه شنبه 13 آذر 1403 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 240
ابر آذاري برآمد باد نوروزي وزيد ، وجه مي مي خواهم و مطرب که مي گويد رسيد شاهدان در جلوه و من شرمسار کيسه ام ، بار عشق و مفلسي صعب است مي بايد کشيد قحط جود است آبروي خود نمي بايد فروخت ، باده و گل از بهاي خرقه مي بايد خريد گوييا خواهد گشود از دولتم کاري که دوش ، من همي کردم دعا و صبح صادق مي دميد با لبي و صد هزاران خنده آمد گل به باغ ، از کريمي گوييا در گوشه اي بويي شنيد دامني گر چاک شد در عالم رندي چه باک ، جامه اي در نيک نامي نيز مي بايد دريد اين لطايف کز لب لعل تو من گفتم که گفت ، وين تطاول کز سر زلف تو من ديدم که ديد عدل سلطان گر نپرسد حال مظلومان عشق ، گوشه گيران را ز آسايش طمع بايد بريد
تير عاشق کش ندانم بر دل حافظ که زد
،
اين قدر دانم که از شعر ترش خون مي چکيد
تعبیر:
غرور و آبروی خود را به خاطر منافع کوچک و بی ارزش از دست نده. به آنچه داری قناعت کن و بلندپرواز نباش. در راه دوستی صادق و محکم باش.
فال حافظ روزانه سه شنبه 13 آذر 1403 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 253
اي خرم از فروغ رخت لاله زار عمر ، بازآ که ريخت بي گل رويت بهار عمر از ديده گر سرشک چو باران چکد رواست ، کاندر غمت چو برق بشد روزگار عمر اين يک دو دم که مهلت ديدار ممکن است ، درياب کار ما که نه پيداست کار عمر تا کي مي صبوح و شکرخواب بامداد ، هشيار گرد هان که گذشت اختيار عمر دي در گذار بود و نظر سوي ما نکرد ، بيچاره دل که هيچ نديد از گذار عمر انديشه از محيط فنا نيست هر که را ، بر نقطه دهان تو باشد مدار عمر در هر طرف که ز خيل حوادث کمين گهيست ، زان رو عنان گسسته دواند سوار عمر بي عمر زنده ام من و اين بس عجب مدار ، روز فراق را که نهد در شمار عمر
حافظ سخن بگوي که بر صفحه جهان
،
اين نقش ماند از قلمت يادگار عمر
تعبیر:
در روزگار شادکامی به یاد دوستان و نزدیکان باش. غرور و خودخواهی را از وجود خود دور کن. عمر را بیهوده از دست نده و از لحظات آن به خوبی استفاده کن. عاقبت اندیش باش.
فال حافظ روزانه سه شنبه 13 آذر 1403 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 454
ز کوي يار مي آيد نسيم باد نوروزي ، از اين باد ار مدد خواهي چراغ دل برافروزي چو گل گر خرده اي داري خدا را صرف عشرت کن ، که قارون را غلط ها داد سوداي زراندوزي ز جام گل دگر بلبل چنان مست مي لعل است ، که زد بر چرخ فيروزه صفير تخت فيروزي به صحرا رو که از دامن غبار غم بيفشاني ، به گلزار آي کز بلبل غزل گفتن بياموزي چو امکان خلود اي دل در اين فيروزه ايوان نيست ، مجال عيش فرصت دان به فيروزي و بهروزي طريق کام بخشي چيست ترک کام خود کردن ، کلاه سروري آن است کز اين ترک بردوزي سخن در پرده مي گويم چو گل از غنچه بيرون آي ، که بيش از پنج روزي نيست حکم مير نوروزي ندانم نوحه قمري به طرف جويباران چيست ، مگر او نيز همچون من غمي دارد شبانروزي مي اي دارم چو جان صافي و صوفي مي کند عيبش ، خدايا هيچ عاقل را مبادا بخت بد روزي جدا شد يار شيرينت کنون تنها نشين اي شمع ، که حکم آسمان اين است اگر سازي و گر سوزي به عجب علم نتوان شد ز اسباب طرب محروم ، بيا ساقي که جاهل را هنيتر مي رسد روزي مي اندر مجلس آصف به نوروز جلالي نوش ، که بخشد جرعه جامت جهان را ساز نوروزي نه حافظ مي کند تنها دعاي خواجه تورانشاه ، ز مدح آصفي خواهد جهان عيدي و نوروزي
جنابش پارسايان راست محراب دل و ديده
،
جبينش صبح خيزان راست روز فتح و فيروزي
تعبیر:
فکر دنیا و ظواهر و زیبایی آن را رها کن و خوش باش. غم و اندوه را دور بینداز و به آنچه داری قناعت کن. قناعت بزرگترین ثروت انسان است. اگر فعلاً دچار شکست و ناکامی شده ای ناراحت و ناامید نباش. روزگار فراز و نشیب بسیار دارد. پایان شب نا امیدی، صبح پیروزی است. فرصت ها را غنیمت بدان و از آن به نفع خود استفاده کن.
فال حافظ روزانه سه شنبه 13 آذر 1403 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 189
طاير دولت اگر باز گذاري بکند ، يار بازآيد و با وصل قراري بکند ديده را دستگه در و گهر گر چه نماند ، بخورد خوني و تدبير نثاري بکند دوش گفتم بکند لعل لبش چاره من ، هاتف غيب ندا داد که آري بکند کس نيارد بر او دم زند از قصه ما ، مگرش باد صبا گوش گذاري بکند داده ام باز نظر را به تذروي پرواز ، بازخواند مگرش نقش و شکاري بکند شهر خاليست ز عشاق بود کز طرفي ، مردي از خويش برون آيد و کاري بکند کو کريمي که ز بزم طربش غمزده اي ، جرعه اي درکشد و دفع خماري بکند يا وفا يا خبر وصل تو يا مرگ رقيب ، بود آيا که فلک زين دو سه کاري بکند
حافظا گر نروي از در او هم روزي
،
گذري بر سرت از گوشه کناري بکند
تعبیر:
به آرزوی خود خواهی رسید فقط کمی همت و اراده می خواهد. صبر و استقامت را از یاد نبر. در انتظار دیدار دوستی به سر می بری. به زودی او را خواهی دید.
فال حافظ روزانه سه شنبه 13 آذر 1403 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 393
منم که شهره شهرم به عشق ورزيدن ، منم که ديده نيالودم به بد ديدن وفا کنيم و ملامت کشيم و خوش باشيم ، که در طريقت ما کافريست رنجيدن به پير ميکده گفتم که چيست راه نجات ، بخواست جام مي و گفت عيب پوشيدن مراد دل ز تماشاي باغ عالم چيست ، به دست مردم چشم از رخ تو گل چيدن به مي پرستي از آن نقش خود زدم بر آب ، که تا خراب کنم نقش خود پرستيدن به رحمت سر زلف تو واثقم ور نه ، کشش چو نبود از آن سو چه سود کوشيدن عنان به ميکده خواهيم تافت زين مجلس ، که وعظ بي عملان واجب است نشنيدن ز خط يار بياموز مهر با رخ خوب ، که گرد عارض خوبان خوش است گرديدن
مبوس جز لب ساقي و جام مي حافظ
،
که دست زهدفروشان خطاست بوسيدن
تعبیر:
از کینه و حسد دشمنان دور باش. به دنبال اهداف نا معلوم نرو تا خود را دچار رنج و زحمت نکنی. از ریاکاران دور باش و خودخواهی را از وجود خود پاک کن. زودرنج نباش و در برابر حوادث مقاومت کن.
فال حافظ روزانه سه شنبه 13 آذر 1403 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 48
صوفي از پرتو مي راز نهاني دانست ، گوهر هر کس از اين لعل تواني دانست قدر مجموعه گل مرغ سحر داند و بس ، که نه هر کو ورقي خواند معاني دانست عرضه کردم دو جهان بر دل کارافتاده ، بجز از عشق تو باقي همه فاني دانست آن شد اکنون که ز ابناي عوام انديشم ، محتسب نيز در اين عيش نهاني دانست دلبر آسايش ما مصلحت وقت نديد ، ور نه از جانب ما دل نگراني دانست سنگ و گل را کند از يمن نظر لعل و عقيق ، هر که قدر نفس باد يماني دانست اي که از دفتر عقل آيت عشق آموزي ، ترسم اين نکته به تحقيق نداني دانست مي بياور که ننازد به گل باغ جهان ، هر که غارتگري باد خزاني دانست
حافظ اين گوهر منظوم که از طبع انگيخت
،
ز اثر تربيت آصف ثاني دانست
تعبیر:
هر کسی نمی تواند حاجت تو را براورده کند. فقط خداوند است که همه ی نیازمندان به او روی می آورند. عقل و ایمان تو را در رسیدن به مقصد کمک خواهند کرد.
فال حافظ روزانه سه شنبه 13 آذر 1403 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 155
اگر روم ز پي اش فتنه ها برانگيزد ، ور از طلب بنشينم به کينه برخيزد و گر به رهگذري يک دم از وفاداري ، چو گرد در پي اش افتم چو باد بگريزد و گر کنم طلب نيم بوسه صد افسوس ، ز حقه دهنش چون شکر فروريزد من آن فريب که در نرگس تو مي بينم ، بس آب روي که با خاک ره برآميزد فراز و شيب بيابان عشق دام بلاست ، کجاست شيردلي کز بلا نپرهيزد تو عمر خواه و صبوري که چرخ شعبده باز ، هزار بازي از اين طرفه تر برانگيزد
بر آستانه تسليم سر بنه حافظ
،
که گر ستيزه کني روزگار بستيزد
تعبیر:
بر سر دو راهی و دو دلی و تردید مانده ای. بدون تفکر و اندیشه شروع به کاری کردن نتیجه ای جز سردرگمی ندارد. با مشورت با دوستان و بزرگان با تجربه و کمی تعمق می توانی بر مشکلات فائق شوی.
فال حافظ روزانه سه شنبه 13 آذر 1403 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 25
شکفته شد گل حمرا و گشت بلبل مست ، صلاي سرخوشي اي صوفيان باده پرست اساس توبه که در محکمي چو سنگ نمود ، ببين که جام زجاجي چه طرفه اش بشکست بيار باده که در بارگاه استغنا ، چه پاسبان و چه سلطان چه هوشيار و چه مست از اين رباط دودر چون ضرورت است رحيل ، رواق و طاق معيشت چه سربلند و چه پست مقام عيش ميسر نمي شود بي رنج ، بلي به حکم بلا بسته اند عهد الست به هست و نيست مرنجان ضمير و خوش مي باش ، که نيستيست سرانجام هر کمال که هست شکوه آصفي و اسب باد و منطق طير ، به باد رفت و از او خواجه هيچ طرف نبست به بال و پر مرو از ره که تير پرتابي ، هوا گرفت زماني ولي به خاک نشست
زبان کلک تو حافظ چه شکر آن گويد
،
که گفته سخنت مي برند دست به دست
تعبیر:
سختی ها و مرارت ها را آسان بگیر تا در زندگی شاهد مقصود را در بر بگیری. فروتن باش تا سربلند شوی. هیچ راحتی بدون تحمل سختی و تلاش بدست نمی آید، بنابراین زندگی بهتر در سایه تلاش و کوشش است.
فال حافظ روزانه سه شنبه 13 آذر 1403 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 213
گوهر مخزن اسرار همان است که بود ، حقه مهر بدان مهر و نشان است که بود عاشقان زمره ارباب امانت باشند ، لاجرم چشم گهربار همان است که بود از صبا پرس که ما را همه شب تا دم صبح ، بوي زلف تو همان مونس جان است که بود طالب لعل و گهر نيست وگرنه خورشيد ، همچنان در عمل معدن و کان است که بود کشته غمزه خود را به زيارت درياب ، زان که بيچاره همان دل نگران است که بود رنگ خون دل ما را که نهان مي داري ، همچنان در لب لعل تو عيان است که بود زلف هندوي تو گفتم که دگر ره نزند ، سال ها رفت و بدان سيرت و سان است که بود
حافظا بازنما قصه خونابه چشم
،
که بر اين چشمه همان آب روان است که بود
تعبیر:
اگر بدون فکر و اندیشه به کاری که داری ادامه بدهی، نتیجه ای جز شکست نخواهی برد. گمان نکن که راه رسیدن به مقصود دشوار است. هیچ مشکلی وجود ندارد که آسان نشود. عقل و اندیشه را راهنمای خود قرار ده.
فال حافظ روزانه سه شنبه 13 آذر 1403 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 162
خوش آمد گل وز آن خوشتر نباشد ، که در دستت بجز ساغر نباشد زمان خوشدلي درياب و در ياب ، که دايم در صدف گوهر نباشد غنيمت دان و مي خور در گلستان ، که گل تا هفته ديگر نباشد ايا پرلعل کرده جام زرين ، ببخشا بر کسي کش زر نباشد بيا اي شيخ و از خمخانه ما ، شرابي خور که در کوثر نباشد بشوي اوراق اگر همدرس مايي ، که علم عشق در دفتر نباشد ز من بنيوش و دل در شاهدي بند ، که حسنش بسته زيور نباشد شرابي بي خمارم بخش يا رب ، که با وي هيچ درد سر نباشد من از جان بنده سلطان اويسم ، اگر چه يادش از چاکر نباشد به تاج عالم آرايش که خورشيد ، چنين زيبنده افسر نباشد
کسي گيرد خطا بر نظم حافظ
،
که هيچش لطف در گوهر نباشد
تعبیر:
به هدف و مقصودت خواهی رسید. آن را غنیمت بدان. قدر آن را بدان زیرا آسان بدست نیامده است. در روزگار خوشی به یاد دیگران باش و از خداوند سپاسگزاری کن تا همیشه به تو کمک کند.
فال حافظ روزانه سه شنبه 13 آذر 1403 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 37
بيا که قصر امل سخت سست بنيادست ، بيار باده که بنياد عمر بر بادست غلام همت آنم که زير چرخ کبود ، ز هر چه رنگ تعلق پذيرد آزادست چه گويمت که به ميخانه دوش مست و خراب ، سروش عالم غيبم چه مژده ها دادست که اي بلندنظر شاهباز سدره نشين ، نشيمن تو نه اين کنج محنت آبادست تو را ز کنگره عرش مي زنند صفير ، ندانمت که در اين دامگه چه افتادست نصيحتي کنمت ياد گير و در عمل آر ، که اين حديث ز پير طريقتم يادست غم جهان مخور و پند من مبر از ياد ، که اين لطيفه عشقم ز ره روي يادست رضا به داده بده وز جبين گره بگشاي ، که بر من و تو در اختيار نگشادست مجو درستي عهد از جهان سست نهاد ، که اين عجوز عروس هزاردامادست نشان عهد و وفا نيست در تبسم گل ، بنال بلبل بي دل که جاي فريادست
حسد چه مي بري اي سست نظم بر حافظ
،
قبول خاطر و لطف سخن خدادادست
تعبیر:
آرزوهای دست نیافتنی و دور و دراز تو را دچار دردسر خواهد کرد. انسانی آزاد و رها باش و خود را از قید تعلقات دنیوی رها کن زیرا نعمت و شادی دنیا زودگذر است و همیشگی نیست. در زندگی میانه رو و قانع باش تا از آن لذت ببری.
فال حافظ روزانه سه شنبه 13 آذر 1403 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 485
ساقيا سايه ابر است و بهار و لب جوي ، من نگويم چه کن ار اهل دلي خود تو بگوي بوي يک رنگي از اين نقش نمي آيد خيز ، دلق آلوده صوفي به مي ناب بشوي سفله طبع است جهان بر کرمش تکيه مکن ، اي جهان ديده ثبات قدم از سفله مجوي دو نصيحت کنمت بشنو و صد گنج ببر ، از در عيش درآ و به ره عيب مپوي شکر آن را که دگربار رسيدي به بهار ، بيخ نيکي بنشان و ره تحقيق بجوي روي جانان طلبي آينه را قابل ساز ، ور نه هرگز گل و نسرين ندمد ز آهن و روي گوش بگشاي که بلبل به فغان مي گويد ، خواجه تقصير مفرما گل توفيق ببوي
گفتي از حافظ ما بوي ريا مي آيد
،
آفرين بر نفست باد که خوش بردي بوي
تعبیر:
به گردش روزگار و بخت و اقبال تکیه نکن و واقعیت ها را در نظر بگیر تا مبادا دچار شکست شوی. آرزوهای دور و دراز و نا ممکن را از خویش دور کن و با هر کسی دوستی نکن. در کاری که می خواهی انجام بدهی درنگ کن و با صبر و دقت و حوصله پیش برو.